- پاگشا کردن (نَ نَ کَ)
پاگشا کردن عروس را، وی را بنخستین جشن میهمانی که در خانه های خویشاوندان داماد منعقد میشود خواندن. به مهمانی خواندن عروس را بار اول ب خانه نزدیکان داماد و عروس
معنی پاگشا کردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(نُ)
لغت نامه دهخدا
مردد بودن. حیران بودن، حواله کردن طلبی را عوض طلب کس دیگر. داینی را از دینی در مقابل دینی دیگر بری کردن، تهاتر
(مَ نَ)
لغت نامه دهخدا
آشکار کردن. پراکنده کردن. (یادداشت مؤلف) :
من نیز هرآنچه سر و اخفا
دل داشت بر تو کردم افشا.
واله هروی (از بهارعجم).
- افشای سرّی کردن، رازی را آشکار کردن. (یادداشت مؤلف)
من نیز هرآنچه سر و اخفا
دل داشت بر تو کردم افشا.
واله هروی (از بهارعجم).
- افشای سرّی کردن، رازی را آشکار کردن. (یادداشت مؤلف)
نخستین جشن میهمانی که در خانواده خویشان داماد منعقد میشود، به میهمانی خواندن عروس را بار اول بخانه نزدیکان داماد و عروس
ابا ورزیدن، تکذیب کردن، انکار کردن، منکر شدن
متضاد: پذیرفتن، تایید کردن، تصدیق کردن
متضاد: پذیرفتن، تایید کردن، تصدیق کردن
رفتن عروس به خانه ی پدر بعد از مراسم عقد و عروسی یا اولین
